آتش گدایی
صدامی کنم بهار
خنده میزندبه لب
بانگاهی سردوخشک
به برف های دلم
گرمی آتش نداشت
شعله می کشدولی
ازپس هرلحظه ام
ازنفس های بی کسی
آتش خشم او
درپی سوختن نیست
اینگونه اماگاهی
محبت را میکنم گدایی
نظرات شما عزیزان:
وبلاگ واقعا قشنگ و زیبایی داری موفق باشی عالیه دستت خوش بیت ! راستی لینکت کردم عزیز دلم !
در مملکتی که ارزش زن به زیبایی و ارزش مرد به دارایی اوست دنبال اندیشه و انسانیت نگرد !