بازی عشق
شعررانمی توان ازدل نسرود ازجان وازروح است سرود
عشق رابازی گرفتی نوجوان؟
دانی آخرعشق چیست کین عشق بازی می کنی؟
ازدل پرخون سیاوش تومگربی خبری؟
ازسختی راه وصال،توندیدی اثری؟
من به دنبال عشق خواهم گشت
اما
تومگرراه بلدگشته ای که چنین باربربسته ای؟
عشق رانبایدبه بازی گرفت
شکستن شیشه رانبایدجدی نگرفت
اما
این نه بازیست ونه شیشه
این فقط قلب من است
که
اینگونه به دست توشکسته است
نویسنده:زهراامینی
نظرات شما عزیزان: