خط خطی های زهرا

سلام.من شاعریانویسنده نیستم بلکه حرفهایی که ذهنم رودرگیرکردن روبرروی کاغذمیارم.امیدوارم خط خطی های من یه روزی دوای دردخاطرات من بشن.

بازی عشق

شعررانمی توان ازدل نسرود                         ازجان وازروح است سرود

عشق رابازی گرفتی نوجوان؟

دانی آخرعشق چیست کین عشق بازی می کنی؟

 

ازدل پرخون سیاوش تومگربی خبری؟

ازسختی راه وصال،توندیدی اثری؟

 

من به دنبال عشق خواهم گشت              

 اما

تومگرراه بلدگشته ای که چنین باربربسته ای؟

 

عشق رانبایدبه بازی گرفت

شکستن شیشه رانبایدجدی نگرفت

اما

این نه بازیست ونه شیشه

این فقط قلب من است

که

اینگونه به دست توشکسته است

نویسنده:زهراامینی

 

 

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1390برچسب:بازی,عشق,نوجوان,عاشق, ساعت 10:36 توسط زهراامینی |


بی تو

بی توقلبم پاره پارست

بی توشبهام بی ستارست

بی توچشمام آره ابریست

بی توزندگیم بی هیچ رنگیست

بی توغزلهام مملوازبی کسیست

بی تونفسهام وابسته به دیگریست

تورفتی ودنیام،دیگه مال خودم نیست

بی توفریادم تاآسمون هاست

بی تو،توزمین دیگه جایی واسه من نیست

نویسنده:زهراامینی

+ نوشته شده در شنبه 19 شهريور 1390برچسب:بی تو,نفس,زندگی,هیچ ژوچ,عشق,دنیا, ساعت 22:41 توسط زهراامینی |


حاصل عشق اشک است

حاصل عشق من به تو یک کلام

 

نام آن را اشک دل نهاددرهرکلام

کزبه جای دا روداز هردوچشم

میرودازجسم وجان تابه روح هدف

می رویدازغصه هاودردها

 تابگویدهرلحظه راشکرت ای خدا

نویسنده:زهراامینی

+ نوشته شده در چهار شنبه 21 ارديبهشت 1390برچسب:اشک,عشق,حاصل, ساعت 15:48 توسط زهراامینی |