خط خطی های زهرا

سلام.من شاعریانویسنده نیستم بلکه حرفهایی که ذهنم رودرگیرکردن روبرروی کاغذمیارم.امیدوارم خط خطی های من یه روزی دوای دردخاطرات من بشن.

گفتمش

گفتم:این میان چیزی نمانده جزهمان جانم به قربان پس بگوواو به جای کلام فداکردجانش راتابه من درس زندگی بدهدومن پشیمان ازگفته ی خودواینک من معنی سکوت اورادرمی یابم.

نویسنده:زهراامینی

+ نوشته شده در پنج شنبه 1 ارديبهشت 1390برچسب:جان,قربان, ساعت 14:14 توسط زهراامینی |